به گزارش افق فلزات؛ بازار آهن و میلگرد ایران در سال ۱۴۰۴ بهنقطهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را صرفاً یک نوسان گذرا دانست؛ این یک تورم مزمن و ساختاری است که هم تولیدکننده و هم مصرفکننده را در تنگنا گذاشته است. آمار رسمی و گزارشهای تخصصی نشان میدهد فشار همزمان چند جبهه اقتصادی بر قیمتها باعث شده میلگرد نهتنها از بازار جهانی جدا شود، بلکه در مسیر افزایش آرام اما پیوسته، به کابوس هزینه برای پروژههای مسکونی و عمرانی تبدیل شود.
از تهران تا کارگاههای شهرستانی، سازندگان هر روز با شوک تازهای روبهرو میشوند: قیمت مواد اولیه بالا میرود، انرژی گران یا کمیاب میشود، دلار جهش میکند و سیاستهای پیچیده دولتی فضای تنفس بازار را محدود میسازد. نتیجه این آشفتگی، رکود ساختوساز و نگرانی خریداران است. بهار امسال، تنها هزینه خرید مقاطع ساختمانی در تهران ۵۰ درصد افزایش داشته که رکورد ۳ ساله را شکسته است؛ این رشد سرسامآور دقیقاً همان موجی است که به قیمت میلگرد رسیده و عرضه آن را تحت فشار گذاشته است. آنچه پیشروی بازار است، اگر سیاستگذاری قاطع و هماهنگ شکل نگیرد، ادامه یک چرخه بیپایان افزایش قیمتها و بیثباتی خواهد بود؛ چرخهای که مستقیم به جیب مردم و آینده ساختوساز ضربه میزند.
میلگرد در بازار جهانی و بازار ایران دو داستان کاملاً متفاوت دارد. در شرایطیکه بازارهای منطقهای فولاد گاهی با افت قیمت مواجه هستند، در ایران همان محصول به مسیر صعودی قدم میگذارد. عامل اصلی، محدودیت در انرژی، ضعف شفافیت در سازوکار بازگشت ارز و انگیزههای صادراتی غیررسمی است که عرضه داخلی را کم و قیمت را بالا میبرد. وقتی تولیدکننده میبیند میتواند با فروش در بازارهای خاص منطقه سود بیشتری کسب کند، عرضه به بازار داخلی کم میشود و مصرفکننده ناچار است بهای بیشتری بپردازد. این شکاف حتی در آرامترین روزهای نرخ جهانی پابرجاست و باعث فشار مضاعف بر پروژههای عمرانی داخل شده است. ادامه این روند، بدون مداخله جدی، میتواند فاصله قیمت داخلی و جهانی را به یک مشکل دائمی تبدیل کند.
روند قیمت میلگرد در بازار داخلی طی روزهای اخیر نشان میدهد ثبات نسبی به آرامی جای خود را به افزایش داده است. نرخها از محدوده حدود ۳۵,۰۰۰ تومان برای هر کیلو، به سطوح بالای ۴۳,۰۰۰ تومان رسیدهاند. این افزایش تدریجی اما پیوسته، علامتی واضح از بازگشت انتظارات تورمی و واکنش مستقیم بازار به نوسانات ارزی و محدودیت عرضه است. در بازار آهن، افزایش قیمت میلگرد همراه با رشد قیمت شمش فولاد (بیلت) و قراضه، یک فشار ترکیبی ایجاد کرده است. تأثیر دومینویی نرخ ارز بر تمام زنجیره تولید آهنآلات، هزینه واردات تجهیزات و مواد اولیه را بالا برده و بازار داخلی را بهسمت گرانی سوق داده است. اگر ادامهدار باشد، حتی رشد آهستهای مثل همین افزایش چند هزار تومانی طی چند هفته، با جهشهای ارزی میتواند تبدیل به موج تند قیمتی شود. این همان نقطهای است که فعالان صنعت و سرمایهگذاران در ساختوساز باید بیش از هر زمان دیگر محتاط باشند.
بهار ۱۴۰۴، با یک جهش بزرگ در هزینه ساختوساز همراه بود. آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد قیمت خرید مقاطع ساختمانی در تهران ۴۹.۷ درصد نسبت به بهار سال قبل رشد کرده است؛ این نرخ نقطهای، بالاترین رشد سه سال اخیر است. سال گذشته، میانگین رشد فقط ۳۰ درصد بود اما امسال فشار تورمی تقریباً دو برابر شده است. علت این جهش، مجموعهای از بحرانهای صنعتی و اقتصادی است: خاموشیهای صنایع، قطعی آب، تعطیلی چند روزه بهدلیل جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و البته جهش نرخ دلار در فصل بهار. این موارد باعث شده هزینه تولید مقاطع فولادی و بتنی بهشکل مستقیم افزایش یابد. این رکوردشکنی تورمی، میلگرد را بهعنوان یکی از پرمصرفترین مقاطع ساختمان، در مرکز فشار قرار داده و فاصله تورم تولید و تورم فروش مسکن را بیشتر کرده است.
هیچ عامل اقتصادی بهاندازه نرخ ارز بر قیمت میلگرد اثر قطعی ندارد. تغییرات ارزش ریال، بهویژه نسبت به دلار، هزینه تولید را تعیین میکند. تضعیف ریال مستقیماً هزینههای واردات مواد اولیه و تجهیزات را بالا میبرد و تولیدکننده ناچارا قیمت روز میلگرد را افزایش میدهد. برعکس، تثبیت یا تقویت نرخ ارز میتواند بازار را آرام کند ولی در سالهای اخیر چنین ثباتی کمتر دیده شده است. در هفتههای اخیر، تغییرات لحظهای نرخ دلار باعث شده سرمایهگذار و خریدار میلگرد برای هر تصمیم خرید، به اخبار ارز وابسته باشند. اثر دومینویی نرخ ارز به بازار جهانی فولاد هم گره خورده است؛ حتی اگر قیمت جهانی بیلت کاهش یابد، ضعف ارزش ریال این فرصت کاهش را خنثی میکند و اجازه افت قیمت داخلی را نمیدهد. این وابستگی، یکی از ریشههای تورم مزمن بازار میلگرد است.
صنعت فولاد ایران برای تولید میلگرد، نیاز به انرژی پایدار دارد؛ گاز، برق، و حتی آب صنعتی. اما بهصورت فصلی و گاهی ناگهانی، این منابع محدود یا قطع میشوند. کاهش ظرفیت تولید در کارخانهها نهتنها عرضه را کم میکند بلکه هزینه تولید هر واحد را بالا میبرد. خاموشیهای طولانی یا بحران آب، مثل آنچه در بهار امسال رخ داد، زنجیره تولید را فلج میکند. کارخانههای فولادی یا تولید را متوقف میکنند یا با ظرفیت پایین ادامه میدهند، درنتیجه بازار با کمبود میلگرد روبهرو میشود. وقتی کمبود واقعی با رفتار اقتصادی بازیگران، مثل ذخیرهسازی برای گرانفروشی یا صادرات غیررسمی، ترکیب شود، فشار قیمت دوچندان خواهد شد. این وضعیت، نه فقط یک مشکل عملیاتی، بلکه تهدیدی برای پایداری کل صنعت ساختمان است.
انتهای پیام/




































